
مرزهای اروپا توسط هزاران گونه گیاهی و جانوری از سایر نقاط جهان شکسته شده است: از راسو آمریکایی تا کرم صاف نیوزیلند. مهاجمان از گونه های بومی تغذیه می کنند، با آنها هیبرید می شوند، انگلی می کنند و از رقابت خارج می شوند. آنها همچنین بیماری ها را معرفی می کنند، تعادل در اکوسیستم ها را تغییر می دهند، مناظر را تغییر می دهند و بر کشاورزی، جنگلداری و شیلات تأثیر می گذارند.
برآوردهای اولیه نشان می دهد که هزینه پولی این گونه های بیگانه مهاجم در اروپا حداقل به 10 میلیارد یورو در سال می رسد، با این حال برای 90 درصد گونه ها تقریباً هیچ چیز از تأثیر آنها مشخص نیست.
شواهد اخیر مبنی بر اینکه اروپا ممکن است خانه 11000 گونه بیگانه باشد، کمیسیون اروپا را ترغیب کرده است تا اولین پیام خود را در مورد گونه های مهاجم منتشر کند. کمیسر محیط زیست اروپا، استاوروس دیماس، در آغاز این بیانیه خاطرنشان کرد که «پیامدهای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی گسترش گونه های مهاجم برای کشورهای اتحادیه اروپا جدی است و نیاز به یک واکنش هماهنگ دارد».
ارتباطات، که در حال حاضر برای مشاوره باز است، توسعه یک استراتژی اروپایی در مورد گونه های مهاجم را پیشنهاد می کند. این سه راه بالقوه را ترسیم میکند که هر کدام سطح متفاوتی از هزینه و پیچیدگی قانونگذاری را نشان میدهند. اولین و کمترین پیچیدگی، شامل استفاده بهتر از قوانین موجود است. دومی قوانین موجود را برای رسیدگی به گونههای مهاجم تطبیق میدهد، در حالی که سومین و پیچیدهترین آن، یک ابزار قانونی اختصاصی ایجاد میکند. اما آیا این بهترین راه رو به جلو است؟
مقاله اخیر منتشر شده در مجله Science نشان می دهد که قانون تنها بخشی از پاسخ است و آنچه اروپا فاقد آن است، حکمرانی مناسب و هماهنگی نهادی در سراسر کشورهای عضو برای مقابله موثر با مشکل تهاجمات است.
"در حال حاضر، مسئولیت مدیریت گونه های مهاجم در بسیاری از موسسات مختلف اروپایی قرار دارد. اینها سازمان هایی مانند آژانس محیط زیست اروپا (EEA)، سازمان حفاظت از گیاهان اروپا و مدیترانه (EPPO)، سازمان ایمنی غذای اروپا (EFSA) هستند که به ندرت با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و موضوع تهاجم تنها یکی از زمینه های فعالیت است. فیلیپ هولم نویسنده اصلی مقاله می گوید.
«این سیستم مؤثر نیست. به عنوان مثال EPPO و EFSA در ارزیابی خطرات موجودات بیگانه برای اروپا چشم به هم نزده اند، در حالی که بودجه برای تحقیق و مدیریت اغلب به طور جداگانه توسط ادارات کل مختلف در بروکسل اولویت بندی می شود. پیچیدگی سیاسی، فرهنگی و جغرافیایی اروپا، تشکیل یک نهاد هماهنگ کننده واحد را ضروری می سازد»
نویسندگان مقاله، که اخیراً کتاب راهنمای گونههای بیگانه در اروپا را ویرایش کردهاند، به پارلمان و شورای اروپا توصیه میکنند که به ایجاد یک نهاد واحد برای گرد هم آوردن منابع و فعالیتهای مرتبط با گونههای مهاجم که در حال حاضر پراکنده هستند، توجه جدی داشته باشند. در میان نهادهای مختلف اروپاییاین نهاد، که آنها آن را مرکز اروپایی مدیریت گونههای مهاجم (ECISM) مینامند، مأموریتی برای شناسایی، ارزیابی و برقراری ارتباط تهدیدات فعلی و در حال ظهور برای اقتصاد و محیط زیست ناشی از گونههای مهاجم خواهد داشت. ECISM فعالیتها را در سراسر کشورهای عضو هماهنگ میکند و یک سیستم نظارتی در سراسر اروپا ایجاد میکند که میتواند تهدیدهای نوظهور را نظارت کند، از واکنش سریع پشتیبانی کند و آگاهی عمومی را در مورد مسائل گونههای مهاجم افزایش دهد.
ایده درست است، اما چنین مرکزی با چالش های قابل توجهی روبرو خواهد بود. به عنوان مثال، سیاست محرک اصلی بازار واحد اتحادیه اروپا برای کالاها و مردم از گسترش گونههای مهاجم حمایت میکند، تعداد گونههای بیگانه سال به سال در حال افزایش است و آگاهی عمومی از تأثیر این گونهها کمی بیشتر از 2 است. %
متاسفانه، این عوامل تشکیل چنین بدنی را بیش از پیش چالش برانگیز می کند و تنها زمان نشان می دهد که آیا اروپا قادر به مقابله با این چالش است یا خیر.
Daisie (2009) کتابچه راهنمای گونه های بیگانه در اروپا. اسپرینگر، دوردرخت ISBN 978-1-4020-8279-5