
طبق یافته های کنگره علمی بین المللی "تغییر آب و هوا: خطرات، چالش ها و تصمیمات جهانی"، با حمایت مالی و سیاسی کافی، فناوری های انرژی های تجدیدپذیر مانند باد و فتوولتائیک می توانند تا سال 2050 40 درصد برق جهان را تامین کنند. با این حال، اگر چنین فناوریهایی به حاشیه رانده شوند، سهم آن احتمالاً زیر 15 درصد خواهد بود.
لوند گفت: «یافتههای ما نشان میدهد که با حمایت سیاسی جهانی و سرمایهگذاری مالی، تصورات قبلی مبنی بر اینکه پتانسیل انرژیهای تجدیدپذیر به نحوی محدود به بخش ناچیزی از تقاضای جهانی است، اشتباه بوده است.«اگر ارزش فناوریهای انرژیهای تجدیدپذیر را اولویتبندی کنیم و ارزش آنها را تشخیص دهیم، پتانسیل آنها برای تأمین انرژی مورد نیاز ما بسیار زیاد است.»
پیشبینیهای قبلی سهم انرژیهای تجدیدپذیر را تا سال 2030 تنها به 12 درصد میرساند. تحقیقات دیگر در همان جلسه کنگره بیشتر از زنده بودن انرژیهای تجدیدپذیر حمایت میکند و محدودیتها و پتانسیل باد، زیست توده و سوختهای زیستی را مورد بررسی قرار میدهد.
طبق گفته اریک لوندتانگ پترسن از دپارتمان انرژی بادی Risoe DTU در روسکیلد، دانمارک، برای اینکه بخش باد بتواند پتانسیل کامل خود را ارائه دهد، باید بر تحویل کارآمد، نصب و اتصال مقادیر زیادی نیروی باد به شبکه، با نگرانی شدید برای قابلیت اطمینان، در دسترس بودن و دسترسی به توربین ها.
پیترسن گفت: «ما مناطق خاصی را برای بخش باد شناسایی کردهایم که اولویت دارد تا به طور مؤثر هدف کلی کاهش هزینه را محقق کنیم. حوزههای تحقیقاتی از جمله فناوری توربین، ادغام انرژی بادی و استقرار فراساحلی برای به حداکثر رساندن رشد آینده حیاتی خواهند بود."
در زمینه سوخت های زیستی و زیست توده، تحقیقات انجام شده توسط Jeanette Whitaker از مرکز اکولوژی و هیدرولوژی در لنکستر، بریتانیا نشان داد که سوخت های زیستی نسل دوم، مانند اتانول از محصولات چوبی/کاه، به طور قابل ملاحظه ای نیاز به انرژی و انتشار گازهای گلخانه ای کمتری دارند. نسبت به سوخت های زیستی نسل اول، مانند اتانول ساخته شده از مواد غذایی، به عنوان مثال گندم و چغندر قند.
ویتاکر گفت: «این یافتهها مهم و مرتبط هستند، زیرا بحث سوختهای زیستی فعلی بر موضوع نیاز رقابتی برای استفاده از محصولات برای غذا در مقابل سوخت متمرکز شده است.»